همیشه خندان وشوخ
بود.
این خصلت کسانی است که دل به دنیا
نبسته اند.
دنیابرایش بی ارزش
بودباتوجه به سن کم
اهل نمازشب بود.
ماهمیشه باهم بودیم
طوری که یااوروزی چندبارزنگ درب مارا
می زدیامن
یکباریادمه چندبارزنگ
درب خانه مهدی رازدم
وحاج خانم خدابیامرز
عصبانی شدگفت یعنی
چه هی مهدی مهدی زنگ می زنی.
پس ازمجروحیت ٬من
بامهدی درپایگاه تهران
خیابان ایرانشهر شاغل
بودیم که صبح ها حاج
آقادخانی که دردادستا
نی انقلاب شاغل بودبا
یک بی ام و2000مارامی رساند.
چندماه بعدکه مهدی
شهیدشدمن باتوجه به
اینکه موتورنمی توانستم بنشینم بااتوبوس واحدباعصاوپای قطع
رفت وآمدداشتم وبا
توجه به این که اوائل
جنگ بودبرای مردم
تازگی داشت.
مهدی نزدیک شهادت
خیلی بی تاب رفتن به
جبهه بود.
باتوجه به کمبودنیرودر
پایگاه تهران؛اجازه رفتن جبهه رابه اونمی
دادند.
دقت کنیداین زمان پس
ازشهادت خیلی ازبچه ها نظیرشهیدکدخدازاد
ه وخوش کشت بود.
بالاخره مهدی هم در
فروردین۶۲به آرزویش
رسیدوآسمانی شدومااز
غافله شهداجاماندیم
ماندیم وماندیم وماندیم
ودیدیم قدرت طلبان
چه برسرآرمانهای امام
وشهداآوردند.
خاطره ای از سردار فاتحی ( دیده بانی و صوت اذان)
خاطره از سردار فاتحی در خصوص شهیدان سید عباس جلادتی و شهید ابراهیم فرجپور
مهدی ,بی ,رفتن ,باتوجه ,ها ,بهجبهه ,بهجبهه بود ,بود باتوجه ,باتوجه به ,رفتن بهجبهه ,تاب رفتن
درباره این سایت