محل تبلیغات شما
سلام خط کارخانه نمک بودم تانکهای عراقی نفس مان بریده بودند .دیدیم موتور سواری آمد از پشت موتورش مالویوتکا را باز کرد گذاشت روی خاکریز تانک اول تانک دوم تانک سوم کف همه بریده بود کلی شاد شدیم نمی دانستم بچه محل ما حاج علی شیرزادیانه

مجروحیت برادر فاتحی

خاطره ای از سردار فاتحی ( دیده بانی و صوت اذان)

خاطره از سردار فاتحی در خصوص شهیدان سید عباس جلادتی و شهید ابراهیم فرجپور

تانک ,حاج ,بریده ,علی ,شدیم ,نمی ,حاج علی ,شاد شدیم ,کلی شاد ,شدیم نمی ,نمی دانستم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یا مهدی (عج) utsaliten sembcepdota مینایی اجرای مراسم اجرای جنگ اجرای همایش و جشن در مشهد و شهرستان ها Sharon's notes فکر آزاد زیتون سایت All news about cheap jerseys